امشبى روضه روضه ى جان است - یادنامه ى طفل سه ساله - دو راهی بین الحرمین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امشبى روضه روضه ى جان است - یادنامه ى طفل سه ساله  

دلم خیلى هواتو کرده بى بى جان هم هواى شما هم هواى پدر بزرگوارتون بعد از این همه مدت احساس می کنم دوباره به شما نزدیک تر شدم اونقدر نزدیک که کلمات اشعارم قبل از فکر کردن بر زبان جارى مى شود


عقده ها دارم از نبودنت بابا
چه بگویم از نخواندنت بابا
تو نبودى عمو نبود بابا
که رقیه شبیه زهرا شد...
تو نبودى که قلب من خون شد
یا ندیدى ز ناقه افتادم
تو که دیدى به پشت نى تا شب
روى خارها دوان دوان بودم
اگه رویم ندیده اى بابا
ناله ام را شنیده اى حتما
من یکى که باورم این است
تو صدایم شنیده اى هر دم
اى پدر یک نفر ز یادت رفت
که به میدان برى رجز خواند
امشبى روضه روضه ى جان است
یک رجز در خرابه مى خوانم
قاتل من عمود و شمشیر نیست
یا سه شعبه مثل شیر خواره
قاتل من رگ بریده شده
یا که پیشانى ترک خورده
امشبى تشنگى عذابم نیست
درد غربت دگر به یادم نیست
امشبى غصه ام فقط این است
که چرا رأس تو دگرگون است
موى کوتاه و قصه ى خولى
راز لب هاى تو امانم برد
لب ترک خورده از عطش بابا
یا که در مجلس شراب بودى
لب و دندان و چوب واویلا
یک نگاه غریب و مظلومى
از میان رخت هویدا شد
داغ هر گلى که سر داده
یا امیرى که هر دو دست داده
بین بغض گلوت ترک خورده
هم رجز مى شوى پدر با من
من رقیه دختر شاهم
هم پدر هم عموى خود دادم
بهر دین مبین پیغمبر




اللهم عجل لولیک الفرج
توسط: محب الحسین| دوشنبه 91/4/19 | 4:42 صبح | + | موضوع: | نظر