وفاي به عهد در اسلام[گل]
خداوند بزرگ در قرآن کريم، خود را باوفاترين ميشمارد و ميفرمايد:
«وَ مَنْ أَوْفي بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ؛ چه کسي به پيمانش پاي بندتر از خداست». (توبه: 111)
خداوند منان، کمترين احتمال پيمان شکني را نسبت به خود قاطعانه مردود ميشمارد:
«فَلَنْ يُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ؛ خداوند هرگز پيمان شکني نمي کند».(بقره: 80)
آن گاه بندگان مؤمن خود را نيز به وفاداري و پاي بندي به تعهداتشان فرا ميخواند و از نقض عهد و بيوفايي باز ميدارد. خداوند در آيهاي با بيان نشانههاي خردمندان حق جو بيش از هر چيز، وفاي به عهد و پيمان را گوشزد ميکند: «الَّذينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْميثاقَ؛ آنها کساني هستند که به عهد الهي وفا ميکنند و پيمان را نميشکنند». (رعد: 20)
خداوند حکيم، در آيه ديگري، وفاداري به هر پيماني را از مؤمنان ميخواهد و ميفرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ اي کساني که ايمان آوردهايد! به پيمانها وفا کنيد». (مائده: 1)
رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم نيز وفاي به عهد را از شرايط اساسي ايمان ميداند و حضرت امير عليه السلام نيز در فرمان خود به مالک اشتر، به اهميت اين مسئله در اسلام و جاهليت اشاره ميکند و آن را مهمترين و عموميترين قانون اجتماع ميشمارد:
اگر با دشمني پيماني بستي تا او را در پوشش پناه خويش بگيري، به پيمان خويش وفادار بمان و ذمهات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پيمان خويش قرار ده که در ميان واجبات الهي، هيچ موضوعي همانند وفاي به عهد در ميان مردم جهان، با تمام اختلافاتي که با هم دارند، مورد اتفاق عمومي نيست. تا آنجا که مشرکان نيز پيش از مسلمانان در روابط خود بدان پاي بند بودند؛ زيرا از پيآمدهاي پيمانشکني خاطرات تلخي داشتند.
پيام متن:
1. خداوند از باوفاترين پيمانبندان است و هرگز پيمان شکني نميکند؛
2. وفاي به عهد از شروط ايمان است؛
3. وفاي به عهد، مورد اتفاق مسلمانان و حتي کافران بوده است.[گل]