انا لله و انا الیه راجعون فاطمیه آمد و خون دل زهرا شروع شد از طرف دلسوختگان آن حضرت غم نامه ی فاطمیه شب های فاطمیه شروع شده بذار از غصه های حیدر بگم: ای که رفتی از بر من زهرای من تاج سر من باغبانی خسته ام یاسم دگر پهلو گرفته شب دفن امیدم من امید دارم به رفتن یا نبی رفتی ببین زهرا چه آمد بر سرش
این شبها نه بهتره بگم تمام شب ها ... راستی یه سوال:
اللهم عجل لولیک الفرج _____ لبیک یا علی ______ لبیک یا مهدی
وا اماه سلام می دونم که خیلی دیره و یک ماه گذشته از این قصه ولی خداییش از اون روز که شروع کردم تازه گفتنش تموم شد گفتم شاید سال دیگه هم عمری باقی نباشه که برای مادرم بنویسم...
چگونه باورم باشد که مادر زیر خاک خواب است ببین، مادر که می داند تمام قصه ها را غصه می دانی برچسبها: پهلوی شکستهزیرخاک مادر بر سر سجاده ی عشق یاد مادر میکنم
همان مادر همان مادرکه بر سجاده اش خون می چکید همان مادر که با دستان لرزانش قنوتی ساده می کرد که دنیا می شنید همان مادر که با نماز های نشسته دل حیدر کباب کرد اگر چه بی قیام بود نماز صبح و ظهر و شام ولی عالم همه دید که زهرا بر نماز است اگر سجاده ی زهرا ز خون بازو و پهلو سینه قلم عشق گرفت و لاله نقاشی کرد محراب و منبر و سجاده ی حیدر ز فرق سر قلم رستگاری گرفت و لاله نقاشی کرد |
|