نماز آیات علی التماست می کنم یک دم جوابم رو بده برچسبها: نماز آیاتخسوفزهراامیر المؤمنینرکوعسجدهنمازتکبیر من دختر آن مادرم که روی نیلی می رود فصل یتیمی میرسد، مادر ز دنیا می رود بابا برای رفتنش، تابوت بر پا می کند مادر وصیت کرده که، در شب به خاکش بسپریم من هم شنیدم گفته بود، مخفی بماند قبر او مادر صدایم کرده بود، یک شب به پیشش خوانده بود آرام با دست کبود، یک یک کفن ها داده بود گفت دختر دردانه ام، طفل صغیر خانه ام این پارچه از آن من است، آن شب به بابایت بده روز ها که از پی می روند، زینب بزرگتر می شود بابا کنار زینب است، اما خزانش می رسد این پارچه از بهر پدر، آن را به داداشت بده شب ها گذشت و می گذرد، شعله به قلبت می زند در تشت پاره پاره می بینی، جگر ها می رود این پارچه از بهر حسن، آن را به غمخوارت بده دیدم کفن ها شد تمام، اما حسینش را نداد گفتم که مادر جان کفن ها کم نبود؟؟ دیدم دو چشمش خیس شده، بغضش فزون از پیش شده پیراهنی در دست گرفت و، وا حسینم وا حسینم گریه کرد گفت بی کفن ماند تن شاه شهیدان، در میان کربلا این پیراهن بهر حسین، آن را بده بر تن کند زینب وصیت می کنم، یادت بماند در حرم قبل از وداع آخرش، بوسه گلویش را بزن یعنی که مادر، هم پدر هم مجتبایم می روند تنها پناه من حسین، او هم که آخر می رود مادر آرام گفته بود، که در اسارت می روم فصل یتیمی بی پناهی، فصل اسارت می شود دشمن ز جور و کین، به من با تازیانه می زند بهتر که روی نیلی هم، آخر نصیبم می شود من دختر آن مادرم که روی نیلی می رود برچسبها: کفنبی کفنکربلاشاه شهیداناسارتسیلیروی نیلیمادرتابوت بچه ها حلالم کنید! سه ماه مادر شما، تو خونه بی قراره خوشی و خنده ی بابا رو، گرفته غصه داره حقتان بوده که دستی، بکشم بر سر و روتان گرچه دیگر می توانید، بزنم شانه به موتان حقتان بوده که نانی، بپزم گشنه نمانید دست من شکسته اما، جارو هم مانده کناری مادر خمیده بهتر، از قفس پریده باشه مادری که دست نداره، از خجالت کم میاره دخترم مادر پیرت رو، حلال می کنی یا نه؟ می دونم که کم گذاشتم، برات از داشتن مادر می دونم سنگینی کردم، روی دوشت پسرم جون مرتضی حلال کن، که نمونه گردنم پسر شهید من وای، کفنی برات نذاشتم بس که گرگا بی شمارند، پیراهن براتو بافتم وعده ی دیدار باشد، نینوا در بین گودال بوی سیب و یاس سوخته چادر خاکی به خوناب برچسبها: مادرحلالشعرفاطمیهپسر شهیدچادر خاکی معجرت را ز سرت گر بگشایی بد نیست!
معجرت را ز سرت گر بگشایی بد نیست مجتبی از کوچه ها ترس فراوان دارد زیر لب برای محسن لایی لایی خواندی در نماز بودی ندیدم که تو قامت بندی بهر همسایه دعا خواندی ولی همسایه برچسبها: شعر فاطمیهمعجرنیلیهمسایه هفت سین فاطمیه سفره ی هفت سین زهرا کامل است
این سه ماه آخر عمر من است
حیدر کرار من گشته سلامش بی جواب
یا امیرالمؤمنین اذن جهادم می دهی؟ از برای معجرم مولا تو دلواپس مشو
شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمة الزهرا (س) بر تمامی شیعیان علی الخصوص امام زمان ارواحنا فداه تسلیت باد!
اللهم عجل لولیک الفرج برچسبها: هفت سینفاطمیهحیدرسلام بی جواب |
|