رازی که در شعر نشست - دو راهی بین الحرمین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رازی که در شعر نشست  

از داغ تو با یاد تو غروبی می کنم غمبار
که در شام عزای تو نماند عاشقت خون بار
تسلی می دهی قلبم به یاد عشق طوفانی
و ناگه اشک می بارم به یاد راس نورانی
فقط شاعر پر از داغ است که پاک می کرد غم بسیار
به جای واژه ی جانکاه فقط یک راز جا میداد
کسی آخر نفهمیده چرا شاعر نفس میداد
فقط دردانه می داند که راس شاه شفا می داد
به جای راس نورانی دلم صید خواند چشم بارید
قلم دیگر نیاورد تاب نوشت یک راس نورانی.....


توسط: محب الحسین| جمعه 91/9/3 | 11:0 صبح | + | موضوع: | نظر