این یکی هم برا آقای خودمه  

سلام آقای من میدونی مثل همیشه دلم می خواد با هات حرف بزنم ولی بازم مثل همیشه نمی دمنم از کجا شروع کنم از گریه هام یا بی وفایی هام از این که من حتی بادیدن نام قشنگت به بین الحرمینت وصل می شم یا از این که دور از تو رو تحمل می کنم از طئنه ها بگم یا از ...از هر چی بگم آخرش می خوام بگم که چقدر دوست دارم و خاطرت برام عزیزه و آهنگ تپش قلبم تویی آقا نمی شه همین یه دفعه رو دعا کنی که آقام مهدی بیاد می دونی که به زور و زحمت دارم تحمل می کنم که دینمو عشقمو خدامو از دست ندم جای آقام با خدام قاطی نشه دوست و از دشمن تشخیص که نمی تونم بدم ولی کارم جایی نرسه که بخوام تشخیص بدم قبلا فکر می کردم دو راه دارم که باید از دو راه برم من بی حسین می میرم و اگه خدا نباشه حسین معنی نداره ولی حالا فهمیدم که همش یه راه قشنگ بود ...آقا دیروز یه مشکلی پیش اومد حس کردم دارم ازت جدا می شم گریه که امون نمی داد من بمیرم برابی بی زینب وبی بی رقیه که با تو زندگی کردند و توی یه عصر غریب بی تو موندند فهمیدم که سخته خیلی سخته خیلی...

اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین بن علی(ع)

منو اصلی

درباره وبلاگ

آخرین ارسالی ها

پیوندهای برتر

پیوندهای وبلاگ

برچسب‌ها

آرشیو مطالب

نویسندگان

نظر سنجی