غم نامه ی حیدر (2)
می رسد از شهر کوفه
شهادت مظلومانه ی امام علی بن ابی طالب پدر دلسوز شیعیان نه فقط یتیمان بر شیعیان آن حضرت علی الخصوص امام زمان ارواحنا فداه تسلیت باد اللهم عجل لولیک الفرج غم نامه ی حیدر (1) یاربنا یاربنا ای دستگیر عاشقان دادی تو قلبم را به آن شاهی که شد فرقش دو تا در روزگاران قدیم احمد بود و حیدر یکی دست علی دادی به پیغمبر که باشد جانشین دادی به حیدر همسری دخت نبی بی قرین دادی سه فرزند بر علی هرسه مجاهد بهر دین حمله بکردند ظالمان شبانه بر بیت ولی آتش کشیدند آن در را افتاد در روی زمین فاطمه بین در زمین مسمار در بر سینه اش شعله به روی قامتش محسن برفت از ضرب در طفلان زهرا و علی از هول آتش مادری نقش زمین فریاد می کردند که بابا مادرم رفته ز هوش ناگه بدیدند حیدرو با دست بسته می برند به سمت مسجد می کشانند قامت شیر عرب فریاد سر دادند که مادر می برند بابا ی ما را نا گهان زهرا بلند شد با همان قامت خونین رفت به سمت مسجد و آورد حیدر را به خانه بعد چند روز روی بستر فاطمه رفت از جهان گفت وداع حیدر با زهرا کرد او را مخفیانه زیر خاک بعد سال ها می گرفت اندک اندک جان حیدر آن در نیم سوخته و خونین ز خون فاطمه روزی از روز های ماه رمضان بود هنوز یادم هست گام بر می داشت به سمت مسجد و محراب و منبر تا اقامه کند نماز صبح را از برای شیعیان در میان سجده سبزی که بر الله کرد دشمنی آمد سپرد خنجر به فرقش...
اللهم عجل لولیک الفرج
غم نامه ی حیدر (3) به کی بگم این غصه رو
باز باران با ترانه _ ویژه ی رمضان المبارک باز باران با لطافت
باز باران ویژه ی این ماه
باز باران با ترانه می خورد بر درب قلبم
سالروز ولادت آبرویم،«مادرم زهرا»مبارک! قبل ازاین که به مادرىکه ازآن زاده شدم تبریک بگم
مىخوام به آن بانویى تبریک بگم که... که تو تمام این سالها مادرى کردبرام عاشقانه مادر صدایش زدم در میان غصه هاودلتنگىهاسرم رو رو زانوهاش گذاشتم و آروم آروم گریه کردم همونىکه تمام رازهام روتوگوشش گفتم وازش کمک خواستم همونىکه خیلىکمکم کرد بهترین هاروبرام ازخداخواست همونىکه خیلى بهش مدیونم برام عزیز ترازمادره همونىکه براى تمام بچه شیعه ها مادرى مى کنه آره مامان جون تورومیگم تویىکه زیباترین واژه ها درمقابل مهرمادریت کم مىآورند گرچه حسن وحسین وزینب توکجاو من آواره کجاولى مادرم تولدت مبارک شیعیان مادررسیده همسرحیدررسیده عاشقان زهرارسیده مادرزینب رسیده آسمان نورانىاست ودرزمین جشنىبه پاست میزبان شادىشیعه سوارآشناست گشته سالروزولادت مادرامت رسید فاطمه آمدبه دنیاهمسرحیدررسید خداخواست علىتنهانباشد شیعیان بىمادروتنهانباشند خداخواست چشم دشمن کورکندبایک اشاره سوره ىکوثرفرستادکردبانوىدوعالم اللهم عجل لولیک الفرج مجتبی را شهید کردند!! عزیز زهرا برس به فریاد مجتبی را شهید کردند
به اشک عباس اشک زینب العجل یا بقیة الله مدینه چون کربلا شده دوباره غم ها به پا شده اللهم عجل لولیک الفرج خیالم بود راحت دگر حرف سرو نیزه به راه نیست دخترش زینب یتیم شد که بابا از جهان رفت... یاربنا یاربنا ای دستگیر عاشقان دادی تو قلبم را به ان شاهی که شد فرقش دو تا در روزگاران قدیم احمد بود و حیدر یکی دست علی دادی به پیغمبر که باشد جانشین دادی به حیدر همسری دخت نبی بی قرین دادی سه فرزند بر علی هرسه مجاهد بهر دین حمله بکردند ظالمان شبانه بر بیت ولی آتش کشیدند آن در را افتاد در روی زمین فاطمه بین در زمین مسمار در بر سینه اش شعله به روی قامتش محسن برفت از ضرب در طفلان زهرا و علی از هول آتش مادری نقش زمین فریاد می کردند که بابا مادرم رفته ز هوش ناگه بدیدند حیدرو با دست بسته می برند به سمت مسجد می کشانند قامت شیر عرب فریاد سر دادند که مادر می برند بابا ی ما را نا گهان زهرا بلند شد با همان قامت خونین رفت به سمت مسجد و آورد حیدر را به خانه بعد چند روز روی بستر فاطمه رفت از جهان گفت وداع حیدر با زهرا کرد او را مخفیانه زیر خاک بعد سال ها می گرفت اندک اندک جان حیدر آن در نیم سوخته و خونین ز خون فاطمه روزی از روز های ماه رمضان بود هنوز یادم هست گام بر می داشت به سمت مسجد و محاب و منبر تا اقامه کند نماز صبح را از برای شیعیان در میان سجده سبزی که بر الله کرد دشمنی آمد سپرد خنجر به فرقش... اللهم عجل لولیک الفرج غم نامه ی شب های یتیمی _ می رسد از شهر کوفه می رسد از شهر کوفه شهادت مظلومانه ی امام علی بن ابی طالب پدر دلسوز شیعیان نه فقط یتیمان بر شیعیان آن حضرت علی الخصوص امام زمان ارواحنا فداه تسلیت باد اللهم عجل لولیک الفرج
باز باران با لطافت _ ویژه نامه ی میلاد امام حسن مجتبی ع باز باران با لطافت |
|